فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری

ساخت وبلاگ

فریادو افغان شد بپا نوحه:ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

شاعر:محمود موجی

آهنگ:هادی محمودی فرد تاریخ:1383/8/13 ه ش مطابق با19/رمضان/1425

فریاد و افغان شد بپا(2)/ در ماتم خیرالنسا(2)

. شیعه بصد شور و نوا/بر سر نما خاک عزا

. اینک عزاداری نما/ در ماتم خیرالنسا

. ای وای از این ماجرا/ کشتند دخت مصطفی. گویی قیامت شد بپا/

در ماتم خیرالنسا. چون کشته شد خیرالنسا/

همراز ختم الانبیاهنگامه ای آمد بپادرماتم خیرالنسا. شد سینه اهل ولا/

زین غصه چون ماتم سراهستی پریشان زین بلا/درماتم خیرالنسا.

فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 350 تاريخ : جمعه 30 بهمن 1394 ساعت: 3:39

امشب غمدیده علی خانه مولا غوغاست نوحه:ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

شاعر:محمود موجی

امشب غمدیده علی خانه مولا غوغاست یثرب اندوه وعزاست چون دشت کرببلاست شیعیان شام عزا در دو سرا گشته بپا زینب با شور و نوا غمزده زین جور و جفا زین غم گردیده حزین دلخون از بار بلاست یثرب اندوه و عزاست چون دشت کرببلاست زهرا خورشید جهانتاب علی خاموش است اندوه و پریشانی با حسنین هم دوش است ازکون ومکان افغان ناله و غم در گوش است ازهجر دخت نبی خون به دل ارض و سماست یثرب اندوه و عزاست چون دشت کرببلاست سلمان عمار وابوذر همه در افغانند همراه علی تابوت بر دوش گریانند عالم ز فراق او بی سر و بی سامانند بیت الحزنین دنیا یکسر از غم زهراست یثرب اندوه و عزاست چون دشت کرببلاست شیون و شور دگر یکسره در شمس وقمر چون زهرا گاه سحر بسته زغم بار سفر موجی تا روز عالم چون نوحه سراست یثرب اندوه و عزاست چون دشت کرببلاست.

فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 1012 تاريخ : جمعه 30 بهمن 1394 ساعت: 3:39

ای شیعه بر سر زن شب عزا شد نوحه:ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها آهنگ:ناخدا عباس دریانورد ای شیعه بر سر زن شب عزا شد وفات حضرت خیرالنسا شد تا روز محشر _ زنید و برسر صدا زد ای یتیمان دل افکار بیایید این زمان با حالت زار تا روز محشر _ زنید و برسر علی چون جسم زهرا کفن کرد شقایق را نهان در یاسمن کرد تا روز محشر _ زنید و برسر دو نور دیده اش از ره رسیدند به زاری جانب مادر دویدند تا روز محشر _ زنید و برسر زغم رخ بر رخ مادر نهادند گل رویش ز مژگان آب دادند تا روز محشر _ زنید و برسر فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 673 تاريخ : سه شنبه 27 بهمن 1394 ساعت: 3:11

عزای فاطمه یاران بپاشد نوحه:ایام شهادت حضرت زهرا سلام اللَّه علیها شاعر:محمود موجی عزای فاطمه یاران بپا شد/سیه برتن کنید از نو عزا شد. همه نالان زغم گریان جهان ماتم سرا شد(2) امیرالمومنین ماتم نشین است/زغم درناله فردوس برین است. فلک نالان ملک حریان از این حزن و عزا شد جهان ماتم سرا شد نوای ناله حیدر بپا شد/علی از بهر زهرا در فغان شد. جهان یکدم از این ماتم تو گویی برفنا شد جهان ماتم سرا شد شکسته شانه زهرای اطهر/زکینه دشمن آل پیمبر. دل عالم شده پر غم چو موجی در نوا شد جهان ماتم سرا شد فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 1069 تاريخ : سه شنبه 27 بهمن 1394 ساعت: 3:09

بشنو از من شرح هجران ای پدر واحد:شرح هجران آهنگ:عبدالعلی مهندسی شاعر: ﻏﻼ‌ﻣﻌﻠﯽ ﺭﺟﺎﺋﯽ بشنو ﺍﺯ ﻣـﻦ ﺷـﺮﺡ ﻫـﺠـﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ/ ﺩﺧـﺘــﺮﺕ ﺑـﻨـﮕــﺮ ﭘـﺮﯾﺸــﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺍﺯ ﮐــﺠــــﺎ ﮔـﻮﯾـﻢ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷـﺮﺡ ﻏﻤـﻢ/ﻭﺯ ﮐـﺪﺍﻣـﯿــﻦ  ﺩﺭﺩ  ﭘـﻨـﻬــﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺑــﺎ  ﺑـــﺮﺍﺩﺭ ﺁﻣــــﺪﻡ  ﺩﺭ  ﮐـــﺮﺑــﻼ‌/ﻫـﻤــﺮﻩ ﺧــﯿـــﻞ ﻋـﺰﯾــــﺰﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺩﺭ ﮐـﻨـــﺎﺭﻡ ﺑــﻮﺩ ﻋــﺒــــﺎﺱ ﺭﺷــﯿــﺪ /ﺑـﺮ ﺣــﺮﻡ ﺑـﻮﺩ ﺍﻭ ﻧـﮕـﻬـﺒــﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺭﻓــﺖ ﺍﺯ ﺑـﻬــﺮ ﻋــﺰﯾـﺰﺍﻥ ﺳــﻮﯼ ﺁﺏ /ﺗــﺎ ﮐـﻨـﺪ  ﺳـﯿـﺮﺍﺏ ﻃـﻔــﻼ‌ﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺑــﻮﺩ ﻧـﻬـﺮ ﻋـﻠـﻘـﻤـﻪ ﻣﺤـﺼـﻮﺭ ﺧـﺼﻢ /ﺭﻓــﺖ ﻭ ﺯﺩ ﺑــﺮ ﻗـﻮﻡ ﺳﻔﯿـﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺩﺳﺘـﻬــﺎﯾــﺶ ﺍﺯ ﺑــﺪﻥ ﮐـﺮﺩﻧـﺪ ﺟــﺪﺍ/ﻣـﺸـﮏ ﺑﮕـﺮﻓﺖ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺑــﺮ ﺳــﺮﺵ ﺁﻣــﺪ ﻋـﻤــﻮﺩﯼ ﺁﻫـﻨـﯿـﻦ/ﺷــﺪ ﻧـﮕﻮﻥ ﺑﺮ ﺧـﺎﮎ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺻﺒﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ/        ﻣـﯽ ﺷــﻨـﯿــﺪﻡ  ﺁﻩ ﻃـﻔـــﻼ‌ﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﮐــﻮﺩﮐــﺎﻥ ﺑــﺎ ﺑـــﺎﻧــﮓ ﻋﻤـﻮ ﺍﻟﻌﻄﺶ/ﺑـﺮ ﺣـﺴـﯿـﻦ ﺑـﮕﺮﻓﺘـﻪ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺁﺏ ﻫـﻢ ﺩﺭ ﭼﺸـﻢ ﻣـﻦ ﺧﺸﮑـﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ/ﺗــﺎ ﺩﻫﻢ ﺁﺑــﯽ ﺑـــﻪ ﺁ ﻧــــﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺩﯾـﺪﻩ ﮔــﺮﯾـــﺎﻥ ﺍﺯ ﻋـﻄـﺶ ﻃﻔـﻼ‌ﻥ ﺗﻮ/ﻟـﯿــﮏ ﺩﺷﻤــﻦ ﺑـﻮﺩ ﺷـﺎﺩﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺟـﺴــﻢ ﺍﮐـﺒــﺮ ﺁﻥ ﺷـﺒـﯿـﻬﻪ ﻣﺼﻄﻔـﯽ /ﭘــﺎﺭﻩ ﭘــﺎﺭﻩ ﺷــﺪ ﺑـﻪ ﻣﯿـﺪﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺑــﺮ  ﺳــﺮ  ﻧـﻌــﺶ  ﻋـﻠــﯽ ﺍﮐـﺒـــﺮﺵ /ﺷــﺪ ﺣﺴﯿـﻦ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﻗــﺎﺳـﻤــﺖ ﺁﻥ ﻧــﻮﮔــﻞ ﺑـــﺎﻍ ﺣﺴـﻦ/ﺍﺫﻥ ﻣـﯿـﺪﺍﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮔـﺮﯾﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺭﻓـﺖ، ﺣـﻤـﻠـــﻪ ﺑــﺮ ﺻـﻒ ﺍﻋﺪﺍ ﻧﻤـﻮﺩ /ﮐـﺮﺩ ﺟـﻨــﮕـﯽ ﺍﻭ  ﻧـﻤــﺎﯾــﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺑــﻮﺩ ﺍﺻـﻐــﺮ ﺍﺯ ﻋـﻄــﺶ ﺑـﯿـﺘـﺎﺏ ﺁﺏ /ﺑــﺎﺏ ﺍﻭ ﺯﯾـﻦ ﻧـﮑـﺘـﻪ ﺣﯿـﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺧـﻨـﺪﻩ ﺍﯼ ﺁﻥ ﻃـﻔــﻞ ﺑـﺮ ﺑــﺎﺑــﺎ ﻧﻤـﻮﺩ/ﺩﺍﺩ ﺑـﺮ ﺩﺳـﺖ ﺣﺴﯿــﻦ ﺟﺎﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺩﺭ ﺍﺳــﺎﺭﺕ ﻣـﯽ ﺑـﺮﻧـﺪ ﺍﻫـــﻞ ﺣـــﺮﻡ/ﮐـﻮﻓــﻪ ﻭ ﻫــﻢ ﺷــﺎﻡ ﻭﯾـﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪﺭ. ﺁﻧــﭽـــﻪ ﻣـﯽ ﺩﯾـﺪﻡ ﺑـﻪ ﺩﺷـﺖ ﮐﺮﺑــﻼ‌/ﮐـﺲ ﻧـــﺪﯾــﺪﻩ ﻫـﯿـﭻ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺍﯼ ﭘﺪر. فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 307 تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 1:01

دلا امشب به سر دارم واحد:داغ هجران آهنگ:اکبر ابراهیمی شاعر:کیومرث خورده بین تاریخ:1386/5/25 دلا امشب به سر دارم هوای کوی جانان را/بسی شوق سفر دارم ز دایم داغ هجران را. به باغ خاطرم امشب نشسته گرد غمهایم/ز دانه دانه اشکم کنم من یاد زهرایم. زکوچه کوچه کوفه میان دیده ام خون است/غم نامردمیهایش به دریای دل افزون است. خدایا طالب وصلم تو بستان جان حیدر را/ز درد آسوده خاطر کن تو بن عم پیمبر را. چه سازم در میان این همه نامهربانیها/میان کینه های شعله خیز و سرگرانیها. الهی مرتضی را زین مصیبتها تو یاری کن/علی را زین همه اندوه وغم جانا تو یاری کن. تسلی از نسیم یار میخواهد دل تنگم/وصال دور از اغیار میخواهد دل تنگم. امام راستین را ناله از هجران جانکاه است/از این هنگامه دلها را غریو ناله همراه است. دلم می خواهد امشب با علی همراز دل گردم/میان موج خون با مرتضی همساز دل گردم. علی جان،می روی و کوفه در سوگ تو میمیرد/فضای کوچه هایش راغم داغ تو می گیرد. مرو ای مرد مردستان که جان و پبکرم سوزد/کنم هرگاه یاد تو زغم بال و پرم سوزد. به وقت مرگ سر دادی نوای عشق را از جان/بحق فزت و رب الکعبه را گفتی تو با جانان. تو رفتی تا که از صحرا نوای ناله برخیزد/زچشم نخل نخلستان زغم خون بر زمین ریزد. تو رفتی تا که چاه غصه هایت خون دل بارد/غریبی تو را تاحشر اندر دل نهان دارد. گرفته در بغل زانوی غم را زینب کبری/چوباران اشک می بارد ز دردِ فرقت بابا. چه بگذشت برحسین ومجتبی زین غم نمی دانم/چه آمد بر سر طفلان از این ماتم نمی دانم. دریغ و درد پژمردند سرو باغ ایمان را/زدنند بر خرمن هستی شرار داغ هجران را. فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 499 تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 0:59

دور گردون باز هم دلگیرشد واحد:(موسم هجران یاسین)ایام28صفر شاعر:محمود موجی اجرا:حاج مصطفی گراشی دور گردون باز هم دلگیر شد/ذکر عالم ناله شبگیر شد. جمله کروبیان در اضطراب/یکسره ارکان هستی شد خراب. باز هم هنگامه ای دیگر رسید/وقت حزن آل پیغمبر رسید. موسم هجران یاسین می شود/قلب عالم باز غمگین می شود. لحظه های غمگساری آمده/باز فصل بی قراری آمده. می رود تا عرش اعلا مصطفی/نک پریشان خاطرند اهل ولا. انبیا از این مصیبت نوحه خوان/ناله ها برپاست حتی در جنان. بین که موسی غرق در نیل شد/شعله بر بال و پر جبریل شد. صبر و طاقت از کف ایوب رفت/نور باز از دیده یعقوب رفت. خضر گم کرده است راه خویش را/دارد اینک ظلمت و تشویش را. نای نی گل کرده و تکثیر شد/وین فغان وناله عالمگیر شد. در پریشانی جهان شد بی مثال/از اذان وامانده شد دیگر بلال. وای اینک حال زهرا را ببین/سیل اشک چشم طاها را ببین. قلب زهرا قبله اندوه شد/مضمحل از این مصیبت کوه شد. سیل اشکش برده جان روح را/غرق در حیرت نموده نوح را. یاعلی بیت الحزت آرا توئی/تکیه گاه غصه زهرا توئی. یا علی زهرا ز دنیا سیر شد/در شباب زندگانی پیر شد. درکفن جسم شه لولاک رفت/روح پاکش جانب افلاک رفت. دربهشت حق که جای ناله نیست/چشم زهرا از غمی دیگر گریست. در دل زهراست اندوه ومحن/از مصیبت های بی حد حسن. روبروی مجتبی تشتی زخون/بر لبش انا الیه راجعون. شرح لا یوم کیومک بر لبش/در تب وتاب عالم از تاب و تبش. زین مصائب نای عالم ناله شد/غصه های دل هزاران ساله شد. زین جهت"موجی"از این اشک قلم/آرد هر دم شیون از اقلیم غم. فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 425 تاريخ : جمعه 23 بهمن 1394 ساعت: 0:09

واحد:فصل اربعین مداح:حاج مصطفی گراشی آهنگ:سعیدفرهی شاعر:محمودموجی تاریخ:1390/3/10 ازنوحریم دل ملال انگیز گردید/پیمانه چشمم زخون لبریز گردید. یادشهیدان سینه را صهبای خون کرد/اندیشه ها راغرق دریای جنون کرد. بانگ جرس آوای آزادی است اکنون/باید سفربنمود تا صحرای پر خون. باید زنو بر بست اسباب سفر را/انفاق باید کرداحساس سحر را. پیغمبر دشت بلا زینب خروشید/جان در رگان مرد؟اندیشه جوشید. کای همرهان احرام فصل وصل پوشید/پیمانه ای از آسمان صبر نوشید. ازشام ویران فاتحانه رفت باید/ماندن در این ویرانه ها دیگر نشاید. چون اختران را بیقراری ها عیان شد/راهی به سوی کربلا آن کهکشان شد. اینبار اما بی حسین ابن علی بود/اندوهگین آن کاروان وبی ولی بود. بی قاسم وبی اکبر وبا چشم خونبار/بی ساقی اطفال عطشان بی علمدار. آمد که با جابر نماید همنوائی/جابر بخواند قصه های آشنائی. چون سرزمین کربلا آمد پدیدار/شدآسمان سینه ها محزون وغمبار. نای نی از اندوه زینب درنوا شد/تا بر زبانش آیه های کربلا شد. گیسوی اکبر را حنا بستند ازخون/قلب حسین از آن مصائب گشت محزون. درشکوه با اندوه زین العابدین شد/ازشرح زین العابدین دلها غمین شد. گفتا که در شام از جفا آل پیغمبر/خاشاک ویران خانه هاشان گشت بستر. نصرانی وآل یهود از راه احسان/برتخت بنشاندند با تکریم دونان. اما نبی زاده سراپا ایستاده/بردست وپا زنجیر دونانش نهاده. خواندندلیکن خطبه های حیدری را/از کربلا گفتند وزان نام آوری را. ازخطبه اولاد پیغمبر وز آنجا/گردیدظالم تا قیامت خوار و رسوا. ازکربلا زینب ردای صبر پوشید/خون حسین ابن علی ز آنجا خروشید. کرببلای جاودان با خون عجین شد/بگذشت عاشورا وفصل اربعین شد. پیغام خون از اربعین تحصیل گردید/سیرکمال کربلا تکمیل گردید. موجی"دوباره اربعین و زینب آمد"/مهتاب رخشان در بلندای شب آمد. فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 259 تاريخ : پنجشنبه 22 بهمن 1394 ساعت: 23:44

آید ازطوس

اجرا:حاج مصطفی گراشی

نواساز:سعیدفرحی

شاعر:محمودموجی

آید ازطوس غریبانه نوای دگری/درگلو پیک غم آورده عزای دگری. بازطوفان بلا خیز خبر آورده/باغ غربت چه غریبانه ثمر آورده. موسم هجرت واندوه رضا آمده است/زین سبب شاه خراسان به نوا آمده است. که من از شهر مدینه زجفا دور شدم/وزستم ساکن درغربت و مهجور شدم. ازوطن وزحرم خویش جدا گردیدم/عازم طوس پراندوه وبلا گردیدم. یامحمد بنگر یک نظرای فخرجهان/که چه کردند به اولاد تو آن بی خبران. درصفر سینه ما غمزده بود از سفرت/موسم هجرت جانسوز تو بود وخبرت. سینه از رحلت جانسوز و فراقت خون بود/وزغمت و کون ومکان غمزده ومحزون بود. رفتی و غصه پیمان شکنان داشته ای/بیم تاراج خزان زآن چه که خود کاشته ای. غصه غارت بی و قفهمنبر بودت/ماتم فاطمه و محنت حیدر بودت. سوخت بعد از تو از آن آتش بیداد وستم/خانه فاطمه درغارت و فریاد و ستم. صورت نیلی زهرا سند آن محن است/بعد تو جایگه فاطمه بیت الحزن است. بعد تو فاطمه را قوم ستمگر کشتند/هم زبیداد وستم ساقی کوثر کشتند. امشب ای جد گرانمایه غمین جان وتن است/داغ اندوه دل غرق بخون حسن است. مجتبی یاد تو و داغ تو دلخونم کرد/غربت و بیکسی ات غمزده محزونم کرد. داستان توآن تشت لبالب ازخون/کرده تا روزجزا سینه ما را محزون. مجتبی همچو تو من نیز جگر سوخته ام/درتب وتاب غریبانه من افروخته ام. آتش افکنده به جان وتن من زهر ستم/یاوری نیست در این واقعه از اهل حرم. هرنفس شهر نبی غمزده یادم آید/دیده بر در شده ام بلکه جوادم آید. بارالها بحق صورت نیلی بتول کن عزاداری ما غمزدگان راتوقبول/فرج شمس فروزنده تو آسان گردان روشن از نور رخش عالم امکان گردان. موجی غمزده امید شفاعت دارد زین جهت از قلمش غصه وغم می بارد.

فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری...
ما را در سایت فصل هجران-متن نوحه و واحدهای بوشهری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهرداد راستی پور faslehejran بازدید : 2069 تاريخ : پنجشنبه 22 بهمن 1394 ساعت: 23:37